توضیحات
داستان پردازی پیکسار مقدماتی
ما انسانها احتمالا از موقعی که شروع به حرف زدن کردیم یا حتی قبل از اون، داستان تعریف میکردیم ما دور آتیش کمپ برای همدیگه
داستان میگیم
نمایشنامه، داستان و داستان کوتاه مینویسیم. فیلم میسازیم.
عکس میگیریم.
برای هم توییت میزنیم
و به همین ترتیب قدرت داستان در اینه که میتونه مردم رو در سطح عاطفی بهم وصل کنه یکی از چیزایی که همیشه میشنوین و این توصیه است که هر چی
میدونین رو بنویسین.
به نقل از یکی از نویسندگان پیکسار در دوره داستان پردازی مقدماتی پیکسار:
من وقتی بچه بودم، به خودم میگفتم که دلم نمیخواد درباره ی حومه ی مینه سوتا
بنویسم، آخه کسل کننده ست دلم میخواد درمورد مواد منفجره بنویسم و درمورد هیولاها و تعقیب و گریز.
خب، این در واقع یعنی اینکه بفرما، درمورد هیولاها و و مواد منفجره و تعقیب و گریز بنویس، ولی یه چیزی
هم داخلش بذار که به زندگی خودت مربوطه، به احساس خودت
آیا میترسی؟
احساس تنهایی میکنی؟
یه چیزی درمورد زندگی خودت که باعث میشه داستان زنده بشه و فقط درمورد یه تعقیب و گریز کسل کننده نباشه
وقتی شروع کردم به کارگردانی کارخانه هیولاها اگه بخوام داستانشو تعریف کنم، باید بگم که درمورد یه هیولاست که کارش ترسوندن بچه هاست
این شغلشه میاد سر کار، برمیگرده خونه، دونات میخوره درمورد حق عضویت باشگاه ها حرف میزنه، و ما فکر کردیم که عجب ایده ی بامزه ایه
و واقعا هم وقتی برای مردم تعریفش میکنم اونا لبخند میزنن ولی وقتی داستان رو بعنوان یه فیلم تعریف کردیم مردم حوصله شون سر رفت و بی قرار شدن
و میگفتن:
من نمیفهمم جریان این فیلم چیه
خب، چیزی که من بالاخره فهمیدم اینه که داستان درمورد هیولایی که بچه ها رو میترسونه نبود بلکه درمورد مردی بود که پدر میشه
(خنده)
و این اتفاقی بود که داشت برای من میفتاد پس، چرا درمورد چیزی که خودتون میدونین باید بنویسین؟
خب، چونکه احتمالا همین اتفاقی که برای شما افتاد بود که باعث شد حس خاصی بهتون دست بده و وقتی یه داستان رو تعریف میکنین، کاری که
واقعا سعی میکنین انجام بدین، اینه که کاری کنین مخاطب هم همون حسو داشته باشه.
یکی از چیزای بزرگی که من درمورد تعریف کردن داستان فهمیدم اینه که چقدر تعریف کردنشون زحمت داره. همیشه فکر میکردم، خب آدم میاد داستان رو
یه بار تعریف میکنه، و عالی از آب درمیاد و برای نابغه هایی مثل والت دیزنی یا میازاکی این چیزای خفن یهو از مخشون درمیاد و عالی از آب درمیاد.
خب، حقیقت اینه که داستان های ما همیشه بار اول عالی از آب درنمیان یا حتی بار دوم یا سوم یا چهارم، تا بار سی ام.
پس دوباره و دوباره تکرارش میکنین و فقط بعد از اینکه بار ها و بار ها تعریفش کردین، اونوقته که عالی میشه.
این دوره ترجمه شده کمپانی پیکسار اینه که در پیکسار چطور داستان تعریف می کنن.
به امید اینکه با کمک دوره داستان پردازی پیکسار مقدماتی این کار به شما کمک کنه داستان خودتونو تعریف کنین
amiretemadi5 (مالک تایید شده) –
عالیه